پایگاه مقاومت بسیج شهید چمران کازرون

مسجد علی ابن ابیطالب علیه السلام،هئیت امیرالمومنین علیه السلام

پایگاه مقاومت بسیج شهید چمران کازرون

مسجد علی ابن ابیطالب علیه السلام،هئیت امیرالمومنین علیه السلام

طومار الکترونیکی محکومیت حمله به غزه

طومار الکترونیکی محکومیت حمله به غزه


اکنون که این متن را می خوانید حتما چند کودک دیگر زیر بمب های صهیونیستی جان خود را از دست دادند یا مشغول ناله بالای سر جنازه های تکه تکه شده پدرومادر خود هستند.


غزه

غزه، قطعه‌ای خاک نیست، صحنه‌ی مکرری از غربت انسانیت نسل‌های ستمدیده در طول تاریخ است.در خون غلطیدن این قطعه در خاک دیگر گوش نواز! شده است صدای بر زمین افتادن کودکان و زنان بی گناه غزه و شکستن استخوان هایشان به گوش می رسد. هزاران مرد و زن بی پناهی که در وضعیتی بغرنج به سر می برند و نمی دانند داد مظلومیت خود را زیر چنگ های پر قصاوت آدم کش های صهونیست به گوش که برسانند جایی که امریکا مدعی حقوق بشر ترجیح می دهد حق را به سگ هار منطقه بدهد و چشم خود را به روی کشتار هزاران نفر ببندد .

امیرالمومین ظلم به یک زن یهودی در جامعه اسلامی را تاب نیاوردند و حال روزه های فلسطینیان این روزها با موشک و خون افطار می شود هیهات اگر ساکت بنشینیم .

ما به عنوان یکی از رسانه‌های فرهنگی، خبری و اطلاع رسانی کشور این اقدامات موهن را محکوم و خواستار رسیدگی سازمان‌های بین المللی به آن می باشیم.

برای امضای این طومار اینجا کلیک کنید

بخش سیاست تبیان

قاری نیمه شب قرآن و جهنم!!

قاری نیمه شب قرآن و جهنم!!

داعش

امام علی(علیه السلام )شنید، مردی از خوارج «حَروُریّه» (منسوب به حروراء نزدیک نهروان) نماز شب خوانده و قرآن تلاوت می کند، فرمود: «نومٌ علی یقینٍ خیرٌ من صلاه فی شکِّ؛ خواب همراه یقین و ایمان، بهتر از نماز با شک است».در اینجا چرا امام معصوم (علیه السلام) خواب این فرد را بهتر از نماز او دانسته اند؟ مگر در نمازش چه اشکالی وجود دارد؟ مگر شک و ظنش به چه بر می گردد که موجب شده امام راجع به او چنین فرمایند؟ برای روشن شدن مطلب بهتر است به داستانی پیرامون این موضوع اشاره کنیم:

 

قاری جهنمی

یک چهارم از شب گذشته بود که امیر مومنان علی(علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند.

او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، علی(علیه السلام) و کمیل شنیدند او این آیه را با صدای دلنشین و پرسوز می خواند: «امّن هو قانت آناء اللّیل ساجداً و قائماً یحذر الاخره و یرجو رحمه ربّه...؛ آیا کسی که در دل شب به اطاعت خدا و سجده و قیام به سر برد و از آخرت ترسان و به رحمت خدا امیدوار است، با کسی که با گناه و کفر زندگی می کند یکسان می باشد؟!» (1)

کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت.امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، ازاهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد».

کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام )از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!!

مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند.

یقین، علم ثابت و جزمی است که شک پذیر نباشد و مایه آرامش و قرار نفس آدمی گردد. برای رسیدن به یقین رعایت دو نکته بسیار کارساز است:1. عمل، 2. تداوم عمل. لذا بزرگان گفته اند اگر عمل شایسته را هر چند اندک ولی پیوسته انجام دهید به نتایج بسیار مطلوب می رسید و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما وعده داده اند که به آنچه می دانی عمل کن، از آنچه نمی دانی تو را کفایت می کنند «اعمل بما تعلم یکفیک مالم تعلم»

کمیل در جبهه همراه علی (علیه السلام) بود، علی (علیه السلام)در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل امّن هو قانت آناء اللّیل... این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود.کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.(2)

اینک به نهج البلاغه بنگریم:

امام علی( علیه السلام) شنید، مردی از خوارج «حَروُریّه» (منسوب به حروراء نزدیک نهروان) نماز شب خوانده و قرآن تلاوت می کند، فرمود: «نومٌ علی یقینٍ خیرٌ من صلاه فی شکِّ؛ خواب همراه یقین و ایمان، بهتر از نماز با شک است».(3) احتمال دارد که این گفته مربوط به همان قاری باشد که در جنگ نهروان به هلاکت رسید.

مقصود امام علی( علیه السلام ) از شک، آن شک و تردیدى است که خوارج در امامت امام وقت داشتند که خود اساس تعلیم عبادات و کیفیّت انجام آنها است، که آگاهى بدان رکنى از ارکان دین مى‏باشد و شک و تردید در آن باعث عدم استفاده از آن و شکّ در بسیارى از نیازمندیها از قبیل علم توحید و اسرار عبادات و کیفیّت سلوک و اطاعت پروردگار است.(4)

در اینجا گویا مقصود امام اینست که اگر این مرد به امامت من یقین داشت و در خواب بسر می برد بهتر از این بود که با شک در امامت من به نماز و قرآن بپردازد.

واقعیت زندگى امت گواه نیاز مبرم آن به کسى است که امور آن را بگرداند و مسائل مختلفى را که هوسها و شهوات آن را ازدین دور کرده اند اصلاح کند و از هـمـیـن رو به کسى نیازمند است که در پرتو کتاب و سنت امور آن را سامان دهد و با شخصیت بـزرگـوار و رفـتـار بـدون نـقص خود الگویى براى ایشان ترسیم کند و این که در نفس پاک خود آمـادگى پرداختن به این وظایف را داشته باشد و چنین کسى جز از سوى خدا و تعیین او شناخته نـمـى شـود تـا در میان امت، آشفتگى ایجاد نشود.

کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت.امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، ازاهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد»

راههای رسیدن به یقین

یقین، علم ثابت و جزمی است که شک پذیر نباشد و مایه آرامش و قرار نفس آدمی گردد. برای رسیدن به یقین رعایت دو نکته بسیار کارساز است: 1. عمل، 2. تداوم عمل. لذا بزرگان گفته اند اگر عمل شایسته را هر چند اندک ولی پیوسته انجام دهید به نتایج بسیار مطلوب می رسید و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما وعده داده اند که به آنچه می دانی عمل کن، از آنچه نمی دانی تو را کفایت می کنند «اعمل بما تعلم یکفیک مالم تعلم». و درباره مهمترین اعمال در زیارت امام حسین(علیه السلام) می خوانیم: «اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر حتی اتیک الیقین» که با دقت در این فراز به روشنی به دست می آید که با نماز به عنوان ارتباط با خدا و پرداخت زکات به عنوان حل مشکل اقتصادی و انجام امر به معروف به عنوان حل مشکلات فرهنگی است که مسیر صراط مستقیم فردی و اجتماعی شکل می گیرد و همه این موارد در راستای پیروی از امام و ولی ای است که جزئیات انجام این اعمال را به ما آموزش دهند تا یقین حاصل شود.

 

کلام آخر:

امامت یکی از اصول دین است. درشناخت دستورات خدا بعد از شناخت و ایمان به خدا شناخت فرستادگان الهى لازم است زیرا بدون آنها فهم دین مشکل است.بنابراین همانگونه که مسلمان باید به خداوند، عدل و معاد او ایمان و یقین داشته باشد باید به امامت امامان معصوم نیز یقین داشته باشد.

اول به صـفای دل ولـی را بشـناس

انگـاه مـــحمد و علی را بشــناس

کــن دیــده ز انــوار ولایــت روشــن

زیـن جـلوه خداوند جلی را بشـناس

پی نوشت ها:

1ـ سوره زمره/ 9.

2ـ سفینه البحار، ج2، ص492ـ493.

3ـ نهج البلاغه، حکمت 97.

4ـ ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم،ص 491.

زهرا انصاری نسب   

بخش نهج البلاغه تبیان

مریضی مرد بودن

مریضی مرد بودن


با عرض معذرت و احترام نسبت به همه‌ی مردهای محترمی که می‌خواهند این متن را بخوانند و بلکه جامعه‌ی مردها، می‌خواهم اعلام کنم که این مردها هستند که ذاتاً یا بهتر است بگویم عموماً، « مرض قلب» دارند...


عاشقانه

بنابراین  مردها هستند که مریض‌اند و اتفاقاً چون مریض‌ هستند نیاز به مواظبت و حمایت بیشتری دارند. درواقع « مردبودن» اگر چه که یک مریضی نیست و مثل تمام تقدیرات الهی حتماً خوب و شایسته است اما در مرد بودن لوازمی خوابیده که یکی از آن‌ها – البته در بیشتر مردها- مریضی است. این مریضی که اگر اجازه بدهید اسمش را مریضی ذاتی می‌گذارم – هرچند که منظورم بیشتر عمومی است تا ذاتی- البته لازم است و احتمالاً اگر این مریضی در کنار خصوصیات دیگر «مردبودن» وجود نداشت علی القاعده نسل بشر تاکنون از بین رفته بود. خصوصیاتی مثل شجاعت، جسارت و حتی آن چیزی که در کلام امیرالمۆمنین « اهلی‌نبودن» نام گرفته است؛ حضرت امیر در سخنی بلند و واقع‌گرایانه می‌فرمایند: « قلوب مردان وحشی است؛ هر که با آن قلب انس بگیرد، آن قلب رام او خواهد شد.»

حالا بگذارید کمی صریح‌تر راجع به این مریضی سخن بگویم:

عموم ما آدم‌ها و به خصوص مدیران و تصمیم‌گیرانِ فضاهای فرهنگی، وقتی می‌خواهیم درمورد مفاسد اخلاقی حرف بزنیم و تصمیمی بگیریم، تصور اولیه‌مان این است که مشکل اصلی در روابط مرد و زن که مآلاً جامعه را به فساد اخلاقی می‌کشاند، به جامعه‌ی زنان بازمی‌گردد و باید برای این گروه بیشتر برنامه‌ریزی کرد و گویی معتقدیم این زنان‌اند که مریض‌اند و همه‌ی بدبختی‌های جامعه‌ی انسانی زیر سر آن‌هاست و هر جا یک قدرتمندی به زانو درآمده یا بزرگ‌مردی کشته شده پای یک زن وسط بوده چرا که مریضی و بیماری ذاتاً متعلق به زنان‌ است و آنان با فریب‌کاری بیمارمدار خود این همه بلا بر سر مردان می‌آورند و آورده‌اند. البته نیمی از این حرف درست و نیمی دیگر اشتباه است یعنی ممکن است که بتوان معتقد بود که این زنان‌اند که بر اثر توانایی‌های خود بلاهای متعددی بر سر مردها و بلکه بشریت آورده‌اند اما این به این خاطر نیست که ذات زن مریض و بیمار است بلکه دقیقاً به این خاطر است که مردها عموماً  بیمار و مریض اند.

درواقع اگر به سه آیه قرآن خوب توجه کنیم به یک مبنای شاید متفاوت در این مسأله می‌رسیم: خداوند در سوره‌ی نساء می‌فرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفاً» و در سوره‌ی یوسف از قول همسر زلیخا می‌گوید : « ان کیدکن عظیم؛ مکر شما زنان، بزرگ است» و در سوره‌ی احزاب می‌فرماید: « ای زنان پیامبر ! شما هم‌چون زنان دیگر نیستید و اگر اهل تقوایید جوری با مردان سخن نگویید که آن کسی که در قلبش مرضی هست به شما طمع کند و بنا بر عرف با آنان حرف بزنید!» معلوم می‌شود که ضعف و مریضی اصلی در مردهاست و اتفاقاً این زنان‌اند که بسیار توانمندند و درواقع می‌توان در بالای هشتاد درصد از موارد اگر زنی بخواهد می‌تواند از بیماری مرد استفاده کند و بر او مسلط شود. پس مرد به خاطر مردبودنش بیمار است و همیشه باید دعا کند که در مسیر یک زن فریبکار قرارنگیرد!

این زنان‌اند که بر اثر توانایی‌های خود بلاهای متعددی بر سر مردها و بلکه بشریت آورده‌اند اما این به این خاطر نیست که ذات زن مریض و بیمار است بلکه دقیقاً به این خاطر است که مردها عموماً بیمار و مریض اند.

واقعیت این است که اگر اتفاقاتی را که ما امروز در ارتباط خارج از عرف مرد و زن – اعم از متأهل و مجرد -  در جامعه‌مان بشدت با آن مواجهیم و این تکنولوژی‌های ارتباطی جدید هم سطح و فراوانی آن را بیشتر کرده است، با این نگاه تحلیل کنیم درمی‌یابیم که مردها معمولاً این بیماری درونی‌شان را تشخیص نمی‌دهند و همیشه فکر می‌کنند که از زنان تواناترند و می‌توانند یک ارتباط را مدیریت کنند و به خاطر خصوصیات دیگرشان هی پیش می‌روند و پیش می‌روند تا این که بناگاه متوجه می‌شوند در گرداب مریضی درونی‌شان فروافتاده‌اند و نه فقط نتوانسته‌اند این ارتباط را مدیریت کنند بلکه در واقع مدیریت شده‌اند و شیطان توانسته از مریضی مردبودنشان به بهترین وجه استفاده کند. زنان هم در بسیاری از این موارد، ناخواسته و به خاطر توانمندی‌شان در جذب که این هم از الطاف خداوند به آن‌هاست، فریب به کار برده‌اند و به این خیال که می‌توانند هروقت بخواهند این بازی را متوقف کنند، پیش رفته‌اند تا جایی که امکان هیچ بازگشتی از حیث عاطفی و اخلاقی برایشان وجود ندارد. برای بسیاری از مردها و زنانی که به خانواده‌هایشان خیانت کرده‌اند و گاهی مرتکب حرام‌های باورنکردنی شده‌اند، قضیه از یک بازی اس‌ام‌اسی یا چت و وایبر آغاز شده اما بدون این که دو طرف واقعیت‌های مردبودن و زن‌بودن خود را دریابند و به همین خاطر این بازیِ ظاهراً قابل مدیریت، آن‌ها را به بازی گرفته و زندگی‌شان را از بین برده است.

بنابراین من جمله‌ی اولم را تکرار می‌کنم که مریضیِ اصلی از مردهاست – که به اراده‌ی خدا البته باید باشد – اما نمی‌دانم چرا عموم زن‌ها این مریضی را در مردها به‌رسمیت نمی‌شناسند و نمی‌پذیرند که در ارتباط با یک مرد باید این بیماری را لحاظ کنند. این البته به معنای بی‌اعتمادی به مردان نیست بلکه به این معناست که با درنظرگرفتن این بیماری می‌توان یک ارتباط سالم و کاملاً مطمئن در فضاهای اداری و اجتماعی با یک مرد برقرارکرد بدون آن که نگرانی‌ای از عاقبت آن وجود داشته باشد.

 

این روزها و بلکه همه‌ی روزها، ما عادت داریم که این عبارت : اللهم اشف کل مریض را بخوانیم و برای مریض‌های جسمی دعا کنیم؛ اما شاید بد نباشد گاهی هم برای جامعه‌ی مردها دعا کنیم که انصافاً اگر خوب شوند و خوب درک شوند موجوداتی قابل اعتماد و نازنین‌اند...

 

 

محمد شیخ الاسلامی 

سردبیر سایت تبیان  

همه چیز ارزان می شود شک نکنید !!

همه چیز ا

مسابقه

رزان می شود شک نکنید !!  

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، چرا چیزى مى‏گویید که انجام نمى‏دهید؟

فردا بیا برات یه کاری می کنم!! معلوم نیست آن فردا کی می رسد؟!!

قطع کن بهت یه ربع دیگه زنگ می زنم ! ای خدا اون یه ربع دیگه کی می رسه!!

قول میدم سر فلان ساعت سر قرار بیایم ! اما امان از بدقولی و عدم وفای به عهدهایمان!

آخ آخ! یاد جلسات خواستگاری می افتم که چه قدر دختر و پسرها با هم قول و قرار می ذارن اما وقتی به قول معروف خرشون از این پل عبور می کنه همه چیزو فراموش می کنن؛ قول میدم تا دکترا بخونم، قول میدم فلان خونه را برات بخرم ، قول میدم چادر سرم کنم، قول میدم نماز بخونم و ....

موقع انتخابات چه قدر از کاندیدهای محترم قول هایی شنویم که بعداً فراموش کرده اند؟!

چه قدر شده که فلان مسئول یا وزیر می گوید فلان چیز ارزان می شود اما خبری نمی شود که هیچ ، تازه گران تر هم می شود!!

 

 

آیه 2 سوره صف
  • گنجینه صوتی 1آیه 2 سوره صف
  • عبدالباسطآیه 2 سوره صف
  • الحصریآیه 2 سوره صف
  • گنجینه صوتی تلاوتآیه 2 سوره صف
  • گنجینه صوتی 1آیه 2 سوره صف
  • قرآان مجیدآیه 2 سوره صف
  • گنجینه صوتی تلاوتآیه 2 سوره صف
  • گنجینه صوتی تلاوتآیه 2 سوره صف
  • 1 تا 4 از 8

     

    نامزد نمایندگی مجلس هزار شعار می دهد ولی دریغ از برآورده کردن حتی یکی از آنها!

    فلان پیمانکار قول می دهد ساختمانی را 6 ماهه بسازد ولی با همان مدت تأخیر کارش را تحویل می دهد.

    چه قدر شده با خودمان و خدای خودمون قول و قرارهایی گذاشته ایم و زیرش زده ایم و انگار نه انگار کرده ایم!!

    وااای ای خدای من چقدر بدقولی بده. تو هر صنفی که باشی ، بی سواد یا با سواد باید خوش قول باشیم. تا موقعی که مطمئن نیستیم که می توانیم کاری را انجام دهیم ، قول ندهیم! اصلاً قول دادن هایمان را کم کنیم!

    امام علی - علیه السلام - (خطاب به مالک اشتر) فرمود: ای مالک! هر گاه میان خود و دشمنت عهد و پیمانی بستی به آن وفادار باش. چرا که هیچ چیز از واجبات خدا همانند وفای به عهد نیست که مردم با تمامی اختلاف خواسته ها و پراکندگی اندیشه هایشان بر آن اتّفاق نظر داشته باشند و نزدشان بزرگ باشد

    انگار فراموش کرده ایم که وفای به عهد و خوش قول بودن از مهمات دین و عقبات پل صراط است؛ بالاتر از اون اینکه خوش قول بودن انقدر اهمیت دارد که که مذهبی و ملی و عوام نمی توانند منکر اهمیت آن باشند، وفای به عهد از نشانه های مردانگی و حتی انسان بودن است و کسی که معروف به بدقولی است شخصیت قابل احترامی بین اطرافیان نخواهد داشت.

    انگار که گویی قول دادن وسیله ای شده است برای فریب دادن دیگران تا به اهدافمان برسیم! و اصلاً هم نگران نیستیم که با هر بدقولی چه بر سر زندگی و آبروی دیگران و دین و دنیا و حیثیت خودمان می آوریم.

    جالب است که با این همه بدقولی، کسی درس عبرت هم نمی گیرد و همه روی قول های دیگران حساب باز می کنیم و هیچ کسی هم از بد عهدی خودش معذرت نمی خواهد، تازه همه از هم طلبکاریم!!!

    آن مسئول بدقولی اش را گردن یک مسئول دیگر می اندازد و طلبکار می شود، این مسئول اشتباه خودش را متوجه مردم می کند و مردم را نکوهش می کند، پیمانکارکل قصورش را متوجه پیمانکاران جزء می داند و ایشان نیز توپ را در زمین کارگران می اندازند و طلبکار می شنود .

    حتی رییس یک قوه مشکلات را گردن رییس یک قوه ی دیگر می اندازد، تا خیال همه راحت باشد که این مسئله کاملاً فراگیر و در سطح ملی در حال ادامه است.

    مِنَ الْمُۆْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً» احزاب/ 23 : از مومنین مردانی هستند که صادقانه به آنچه با خدا عهد کرده بودند وفا کردند.

    خاتمه سخن را با کلامی از امیر مۆمنان به پیان می بریم:

    امام علی - علیه السلام - (خطاب به مالک اشتر) فرمود: ای مالک! هرگاه میان خود و دشمنت عهد و پیمانی بستی به آن وفادار باش. چرا که هیچ چیز از واجبات خدا همانند وفای به عهد نیست که مردم با تمامی اختلاف خواسته ها و پراکندگی اندیشه هایشان بر آن اتّفاق نظر داشته باشند و نزدشان بزرگ باشد.(نهج البلاغه، نامه 53)

    خلاصه آنکه:

    ای کاش به آنچه می گفتیم عمل می کردیم.

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(2 / صف)

    نظر شما در مورد این سۆال خداوند چیست؟!

    شما چه قدر از قول هایی که داده اید عمل کرده اید؟!

     

    زهرا اجلال    

    بخش قرآن تبیان

    دانلود کتاب ترفند های نرم افزار Word 2013‎

     

     

    دانلود کتاب ترفند های نرم افزار Word 2013‎

    ۱۲ توصیه برای استفاده بهتر از لیالی قدر

    ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
    شب عروج معنوی

    ۱۲ توصیه برای استفاده بهتر از لیالی قدر

    پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای استفاده‌ی هرچه بهتر و کامل‌تر از این فرصت گران‌بها را مرور می‌کند:


    * با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید
    در ماه رمضان هم - در همه روزها و شبها - دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لیلةالقدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر». شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادّی و بیماریهای عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

    * ساعات لیلةالقدر را مغتنم بشمارید
    قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که ان‌شاءاللَه قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن‌چنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

    * از رذائل مادی خود را دور کنید
    ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها[ی لیالی قدر] برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله‌ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵

    * بهترین اعمال در این شب، دعاست
    فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعت‌های کیمیایی لیلةالقدر، بنده‌ی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست... احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده‌ی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹

    * به معانی دعاها توجه کنید
    ادعیه‌ی رسیده‌ی از معصومین (علیهم‌السّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است. همین دعای کمیل یا دعای صباح یا دعای مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است. این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجاتهای آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است برای کسی که توجه داشته باشد.
    و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹

    * با خدا حرف بزنید
    من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند.  ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
     
    * از خدای متعال عذرخواهی کنید
    شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * دلهایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید
    مناسبت شب قدر، یکی مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شبهای قدر، بهار توجه دلها و ذکر و خشوع و تضرع است. ثانیاً بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونه‌ی کامل آن و برجسته‌ترین الگو برای آن خصوصیت است. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹

    * به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید
    امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
    امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
     
    * در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید
    از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی - «سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه‌ی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی‌اعتباری این زندگی مادّی و این‌که همه‌ی این چیزهایی که میبینید، مقدّمه‌ی آن عالمی است که لحظه‌ی جان دادن، دروازه‌ی آن عالم است، بگذرانید. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲

    * برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید
    شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل میشوند. شبی است که روح نازل میشود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید
    نگاه کنید به حاجات خودتان، حاجات مسلمانان، حاجات کشورتان، حاجات برادران مؤمنتان؛ به مریضها، به مریض‌دارها، به جانبازان، به غم دیده‌ها، به دلهای غمگین، به چشمهای نگران، به نیازهای فراوانِ انسانهایی که حول و حوش شما، زیر سقف شما و در کشور شما هستند، در دنیای اسلام هستند، روی کره خاک هستند. همه این حاجات را در این شبهای قدر، یکی یکی از خدای متعال بخواهید. ۱۳۷۳/۱۱/۲۸