بخاری در کتاب الادب المفرد از یکی از آنها به نام یعلی بن مرة نقل کرده که روزی ما را به همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله به صرف غذایی دعوت کرده بودند. هنگامی که برای صرف غذا بیرون رفتیم، ناگاه حسین را دیدیم که در راه بازی می کرد. رسول خدا صلی الله علیه وآله که او را دید شتابان پیشاپیش مردم رفت و دستهای خود را گشود، تا آن فرزند را در آغوش گیرد، ولی آن فرزند به این سو و آن سو می گریخت و با این کار خود پیغمبر صلی الله علیه وآله را می خنداند تا بالاخره رسول خدا صلی الله علیه وآله او را گرفت، و یک دست خود را بر چانه ی او نهاد و دست دیگرش را بر سر آن کودک گذارد سپس گونه ی خود را بر گونه ی او نهاد و فرمود: «حسین منی و أنا من حسین، أحب الله من احب حسینا، الحسین سبط من الأسباط.» یعنی؛ حسین از من است و من از حسینم، خداوند دوست بدارد هر کس که حسین را دوست دارد، حسین سبطی است از اسباط.
این حدیث در منابع معروف اهل سنت: الادب المفرد، ص 100، ط قاهره؛ و مسند احمد بن حنبل، ج 4 ص 172؛ و سنن ابن ماجه، ج 1، ص 46 و صحیح ترمذی، ج 13، ص 195؛ و فائق زمخشری، ج 2، ص 8؛